جک های خنده دار سری پنجاه و هشتم

تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۸۷ | عنوان: اس ام اس خنده دار

به معتادي گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه مي کشي؟ چلا شيشه مي شکني؟ چلا هف نمي زني ؟ چلا هشتي ناراحت؟

ملا خود را از دست طلبکاران به مردن مي زند، او را شستشو داده کفن مي کنند و در تابوت نهاده به طرف گورستان مي برند تا دفن کنند اما تشييع کنندگان راه قبرستان را گم مي کنند و هر چه مي گردند موفق نمي شوند به يافتن راه، ملا که طاقت خنگي آن ها را نداشت از ميان تابوت بلند شد و گفت راه قبرستان از آن طرف است

ملا در اتاقش نشسته بود که مگسي مزاحم استراحتش مي شود، مگس را مي گيرد و يک بالش را مي کند. مگس کمي مي پرد دوباره مگس را مي گيرد و بال ديگرش را هم مي کند. او مي گويد: بپر ولي مگس نمي پرد. به خود مي گويد: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بکنيد گوش او کر مي شود!

زن ملا به عقل خود خيلي مي نازيد و هميشه پيش شوهرش از خود تعريف مي کرد. روزي گفت: مردم راست گفته اند که داراي عقل سالم و درستي هستم. ملا جواب داد: درست گفته اند چون تو هرگز عقلت را به کار نمي بري به همين دليل سالم مانده است!

 به معتادي گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه مي کشي؟ چلا شيشه مي شکني؟ چلا هف نمي زني ؟ چلا هشتي ناراحت؟

 اصغرآقا اواخر عمرش به زنش گفت : خانم جان بعد از رفتن من به من خيانت نکني که استخوانهام تو گور بلرزه ! زنش هم گفت چشم. مدتي بعد مرد به خواب زنش آمد و گفت : تو اون دنيا به من مي گن اصغر ويبره!
 





نوشته‌ای از ایران موبایل
https://www.irmob.com

نشانی این صفحه :
https://www.irmob.com/modules/news/article.php?storyid=2110