جک های خنده دار سری پنجاه و دوم

تاریخ ۳ آذر ۱۳۸۷ | عنوان: اس ام اس خنده دار

ترکه يه بسته هزار تومني ميشمره، 250 تومن کم مياره!



چندنفر داشتن ميرفتن کوه، سرپرستشون (که از قضا لکنت زبون هم داشته) از وسط راه شروع مي‌کنه ميگه: چ چ چ.... ملت اول يکم نگاش مي‌کنن ببينن چي‌ميخواد بگه،‌ بعد مي‌بينن نمي‌تونه حرفش رو بزنه، بي‌خيال ميشن و راه ميافتن، اين بابا هم همه مسير همينجور هي ‌ميگفته چ..چ..چ.. وقتي ميرسن بالا ميخواستن چادر بزنن سرپرسته بالاخره ميگه: ‌چ..چ..چا..چا..چا..چادر يادم رفت! ملت ميگن اي بابا رودتر مي‌گفتي، حالا بايد برگرديم پايين! تو راه برگشت سر پرسته هي ميگفته: ش ش ش.. ولي ملت ديگه شاکي بودن و کسي توجه نمي‌کرده، وقتي مي‌رسن پايين يارو بالاخره ميگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخي کردم!

به غضنفر ميگن چرا زن نميگيري؟ ميگه: اي بابا، کي مياد زنش رو بده به ما؟

اردبيل زلزله مياد،‌ ترکه زنگ ميزنه مسئوليتش رو بر عهده ميگيره!

آمريکاييه داشته تو رودخونه غرق ميشده،‌ هي داد ميزده: help me, hellllp! ترکه از اونجا رد ميشده ميگه:‌ احمق جون اگه جاي کلاس زبان کلاس شنا رفته بودي الان غرق نميشدي!

ترکه يه بسته هزار تومني ميشمره، 250 تومن کم مياره!





نوشته‌ای از ایران موبایل
https://www.irmob.com

نشانی این صفحه :
https://www.irmob.com/modules/news/article.php?storyid=2088